English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 257 (6294 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
belittle U کسی را کوچک کردن
belittled U کسی را کوچک کردن
belittles U کسی را کوچک کردن
belittling U کسی را کوچک کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
reduce U کوچک تر کردن
reduces U کوچک تر کردن
reducing U کوچک تر کردن
scale U کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
fine U کوچک کردن صاف شدن
fined U کوچک کردن صاف شدن
finest U کوچک کردن صاف شدن
preventative U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
hop U جست وخیز کوچک کردن
hopped U جست وخیز کوچک کردن
hopping U جست وخیز کوچک کردن
hops U جست وخیز کوچک کردن
fraction U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions U بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
slot U سوراخ کردن شکاف کوچک
slots U سوراخ کردن شکاف کوچک
slotting U سوراخ کردن شکاف کوچک
zooming U بزرگ و کوچک کردن تصویر
crunching U متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
reduction U کم کردن کوچک کردن عکس
reduction U کوچک کردن نقشه
reductions U کم کردن کوچک کردن عکس
reductions U کوچک کردن نقشه
miniaturised U کوچک کردن
miniaturises U کوچک کردن
miniaturising U کوچک کردن
miniaturize U کوچک کردن
miniaturizes U کوچک کردن
miniaturizing U کوچک کردن
abject کوچک کردن
preventive U بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
miniaturization U خیلی کوچک کردن چیزی
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
download U 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
extenuate U کوچک کردن
extenuatextent U کوچک کردن
fitcall finding U پیدا کردن عیب کوچک مربوط به راننده یا رده یکم
knobble U دگمه کوچک هموار کردن
minify U کوچک کردن
minimise U کوچک کردن تا حد ممکن
minimise U کوچک کردن پنجره برنامه به اندازه یک نشانه
notron utilities U مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
perforations U خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
playdown U تنزل دادن کوچک کردن
processor U کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
ratioing U کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
kow-tow U خود را کوچک کردن
kow-towed U خود را کوچک کردن
kow-towing U خود را کوچک کردن
kow-tows U خود را کوچک کردن
To belittle one self . To make oneself cheap . To lower oneself . U خود را کوچک کردن (سبک حقیر پست )
Other Matches
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
small-scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale U طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
storage U 1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
davit U جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
half pint U کوچک
whiffet U سگ کوچک
canis minoris U سگ کوچک
canis minor U سگ کوچک
ponceau U پل کوچک
gracile U کوچک
dimmers U کوچک
diminutive U کوچک
dinky U کوچک
plumule U پر کوچک
plumelet U پر کوچک
minute U کوچک
minus cule U کوچک
ickle U کوچک
small fry U کوچک
culverts U پل کوچک
culvert U پل کوچک
imminution U کوچک
small U کوچک
petty U کوچک
floret U گل کوچک
weensy U کوچک
exiguousness U کوچک
bantams U کوچک
bantam U کوچک
little U کوچک
pillule U حب کوچک
seed bud U پر کوچک
fractional U کوچک
fortalice U دژ کوچک
petit U کوچک
puny U کوچک
weeniest U کوچک
weenier U کوچک
cerebellum U مخ کوچک
weeny U کوچک
runty U کوچک
minor U کوچک
short ton U تن کوچک
venule U رگ کوچک
pilule U حب کوچک
smaller U کوچک
micros U کوچک
thumbnails U کوچک
pipsqueaks U کوچک
thumbnail U کوچک
pint-size U کوچک
pint size U کوچک
smallest U کوچک
pipsqueak U کوچک
micro U کوچک
tiddlier U کوچک
tiddly U کوچک
minuscule U کوچک
tiddliest U کوچک
planchette U تخته کوچک
casket U جعبه کوچک
flaking U تکه کوچک
flaked U تکه کوچک
flake U تکه کوچک
minor epilepsy U صرع کوچک
pilot motor U موتور کوچک
cabinets U اطاقک کوچک
cabinets U اطاق کوچک
platelet U صفحه کوچک
caskets U جعبه کوچک
wisps U بقچه کوچک
lobule U نرمه کوچک
lobule U مقطع کوچک
cabinet U اطاق کوچک
nodules U قلنبه کوچک
little fingers U انگشت کوچک
lapillus U سنگ کوچک
lakelet U دریاچه کوچک
lambkino U بره کوچک
lambkin U بره کوچک
enchiridion U کتاب کوچک
planetesimal U کوچک ستاره
malum minus U صرع کوچک
cabinet U اطاقک کوچک
gadgets U الت کوچک
a quick word of advice U یک راهنمایی کوچک
facet U صورت کوچک
pint sized U ناچیز کوچک
feist U نوعی سگ کوچک
pinky U انگشت کوچک
lunette U ماه کوچک
fibril U لیف کوچک
town U شهر کوچک
winglet U بال کوچک
pinkie U انگشت کوچک
gadget U الت کوچک
islet U جزیره کوچک
low power U توان کوچک
low resistance U مقاومت کوچک
nodules U برامدگی کوچک
eddied U گرداب کوچک
eddying U گرداب کوچک
patellae U طشت کوچک
patella U طشت کوچک
eddies U گرداب کوچک
field colours U پرچم کوچک
piggy bank <idiom> U بانک کوچک
eddy U گرداب کوچک
pipkin U کماجدان کوچک
facets U صورت کوچک
atrophied U کوچک شدن
lin U دریاچه کوچک
vasculum U رگ کوچک اوند
linn U دریاچه کوچک
Just a small portion. یک پرس کوچک
a small car U یک اتومبیل کوچک
veinlet U رگه کوچک
princeling U شاهزاده کوچک
circlet U دایره کوچک
circlets U دایره کوچک
diskette U گرده کوچک
petits-fours U کیک کوچک
globs U ذره کوچک
glob U کره کوچک
dickey U پرنده کوچک
petit-four U کیک کوچک
ursa minor U خرس کوچک
dicky U پرنده کوچک
nodule U برامدگی کوچک
uvula U زبان کوچک
petit-fours U کیک کوچک
alleyways U خیابان کوچک
valvula U دریچه کوچک
gorging U دره کوچک
glob U ذره کوچک
cascading U ابشار کوچک
diskette U دیسک کوچک
ductule U مجرای کوچک
wagonette U واگن کوچک
sprig U شاخه کوچک
lobulation U لخته کوچک
point target U هدف کوچک
sprigs U شاخه کوچک
pocket lamp U لامپ کوچک
lobule U لخته کوچک
lobule U قطعه کوچک
lobule U اویز کوچک
cascades U ابشار کوچک
cascaded U ابشار کوچک
cascade U ابشار کوچک
lapillus n U سنگ کوچک
larceny petty U دزدی کوچک
venule U ورید کوچک
towns U شهر کوچک
versicle U قطعه کوچک
versicle U شعر کوچک
versicle U بیت کوچک
vesicle U کیسه کوچک
little dipper U خرس کوچک
dribblet U مبلغ کوچک
leaderette U سر مقاله کوچک
statuette U مجسمه کوچک
globs U کره کوچک
ductule U لوله کوچک
minibuses U اتوبوس کوچک
wisp U بقچه کوچک
gulleys U دره کوچک
cove U : خلیج کوچک
nutlet U فندق کوچک
booklet U کتاب کوچک
guiden U پرچم کوچک
notelet U یادداشت کوچک
guidon U پرچم کوچک
sprays U شاخه کوچک
gurry U دژ یا قلعه کوچک
miniaturized U کوچک شده
leo minor U شیر کوچک
hamulus U قلاب کوچک
dismissive U کوچک انگار
dismissive U کوچک انگارانه
nodule U قلنبه کوچک
teeny U کوچک ناچیز
nutlet U هسته کوچک
booklets U کتاب کوچک
oliver U چکش کوچک
go devil U اژدر کوچک
leonis minoris U شیر کوچک
spray U شاخه کوچک
godling U خدای کوچک
teenier U کوچک ناچیز
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
2لب آب
2لب آب
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com